-
??
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 21:18
سادهترین کار جهان این است که خود باشی و دشوارترین کارجهان این است که کسی باشی که دیگران میخواهند.
-
موفقیت یعنی ...
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 21:17
موفقیت یعنی ... موفقیت یعنی از مخروبه های شکست،کاخ پیروزی ساختن. موفقیت یعنی از ناممکن ها،ممکن ساختن. موفقیت یعنی همیشه جانب حق را نگاه داشتن. موفقیت یعنی با آرامش زیستن. موفقیت یعنی ناکامی ها را جدی نگرفتن. موفقیت یعنی از تجارب انسان های موفق درس گرفتن. موفقیت یعنی اشتباه را پذیرفتن و تکرار نکردن آن. موفقیت یعنی با...
-
آدم هایی که میدانند چه میخواهند را دوست دارم!
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 21:16
آدم هایی که میدانند چه میخواهند را دوست دارم! آدم هایی که مرز دارند، که نه گفتن بلدند، که میتوانند بگویند چه چیز را میخواهند و چه چیز را نمیخواهند. آدم هایی که تو را در "هزارتوی ابهام" و "حدس بزن چه چیزی توی دلم دارم" گرفتار نمیکنند! آدم هایی که... آدم هایی که مرزشان مشخص است زندگی را راحت...
-
امروز
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 21:14
ما برنده ایم اگر لحظه های شیرین امروز را قربانی اتفاقات تلخ دیروز نکنیم.. پس نه در حسرت دیروز.. نه در رویای فردا.. فقط برای امروز...
-
کاش باران بودم
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 21:12
کاش باران بودم و غم پنجره را میشستم و به هر کس که پس پنجره غمگین مانده از سر عشق ندا میدادم پاک کن پنجره از دلتنگی که هوا دلخواه است گوش کن باران را که پیامی دارد دست از غم بردار زندگی کوتاه است باز کن پنجره را روز نو در راه است...
-
جوانمردی
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 21:08
وقتی انوشیروان ساسانی در حال بنا کردن کاخ کسرا بودند به او اطلاع دادند که برای پیشبرد کار ناچارند برخی از خانه هایی که در نقشه قرار گرفته اند را نیز به قیمتی مناسب خریداری و سپس ویران کنند تا دیوار کاخ از آنجا بگذرد، اما در این میان پیرزنی هست که در خانه ای گلی و محقر زندگی می کند و علیرغم آنکه حاضر شده ایم منزلش را...
-
بخشش
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 21:06
وقتی آنچه داریم میبخشیم .. آنچه نیازمندیم دریافت خواهیم کرد ...
-
""هفت پند مولانا"" :
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 21:02
""هفت پند مولانا"" : -------------------- در پوشیدن خطای دیگران، شب باش؛ در فروتنی، زمین باش؛ در مهر و دوستی، خورشید باش؛ در هنگام خشم و غضب، کوه باش؛ در سخاوت و یاری به دیگران، رود باش؛ در کنار امدن با دیگران، دریا باش؛ خودت باش همانگونه که مینمایی...
-
آرزو دارم .... !
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 21:01
آرزو دارم .... ! ناخواسته به دست آورید .... ! آنچه را که بیصدا از قلبتان گذر کرده است .....! و آنگاه شگفت زده با خود بیاندیشید : آیا کسی برایم "دعا" کرده بود ....!!!. این ارزوی من برای شماست در اخرین روز مهر ، مهرتان مستدام.
-
لواشکانه به دندان نشسته ای جانم
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:51
لواشکانه به دندان نشسته ای جانم بگو که دل بکنم از تو یا که دندانم ؟ تمام مزه دنیا به ترشرویی توست فدای تنگی خلقت لبان خندانم چه خوب آمدی امشب که مانده بودم باز چگونه این دل درمانده را بپیچانم زغال چشم سیاه و دوسیب گونه تو بساط عیش مهیاست پای قلیانم خمیر بوسه ور آمد سخن بگو با من که تا تنور لبت گرم شد بچسبانم ! به دکمه...
-
مست مستم ساقیا دستم بگیر
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:50
مست مستم ساقیا دستم بگیر تا نیفتادم ز پا دستم بگیر بر در میخانه با زنجیر عشق بسته ای پای مرا دستم بگیر دردمندم عاشقم افسرده ام ای به دردم آشنا دستم بگیر اوفتادم سخت در گرداب عشق این دم آخر بیا دستم بگیر من که بر این سینه چون آینه می زنم سنگ تو را دستم بگیر
-
ﭘﯿﮏ ﺍﻭﻝ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﯿﻤﺎﻧﻪ ﺭﯾﺨﺖ
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:44
ﭘﯿﮏ ﺍﻭﻝ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﯿﻤﺎﻧﻪ ﺭﯾﺨﺖ ﺁﺑﺮﻭﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﻩ ﻣﯿﺨﺎﻧــــﻪ ﺭﯾﺨﺖ ﭘﯿﮏ ﺩﻭﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺸــــﻖ ﺍﻭ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﺎﺩﻩ ﺳﺮ ﺷﺪ ﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻫﻮﻫﻮ ﺯﺩﯾــﻢ ﭘﯿﮏ ﺳﻮﻡ ﺭﺍ ﺯﺩﯾﻢ ﻭ ﺳﻮﺧﺘﯿـــــﻢ ﺗﺎﺭ ﺩﻝ ﺑﺮ ﭘﻮﺩ ﻣﺴﺘــــــﯽ ﺩﻭﺧﺘﯿﻢ ﭘﯿﮏ ﭼﺎﺭﻡ ﭘﯿﮏ ﺍﻫﻞ ﺭﺍﺯ ﺑــــﻮﺩ ﺳﺎﻗﯽ ﺑﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﺭﮔﺎﻥ ﺩﻣﺴﺎﺯ ﺑــﻮﺩ ﭘﯿﮏ ﭘﻨﺠﻢ ﭘﺮﺩﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﺭﯾـــﺪ ﻣﮋﺩﻩﺀ ﮐﺸﻒ ﻭ ﺷﻬﻮﺩ ﺩﻝ ﺭﺳﯿــﺪ ﭘﯿﮏ ﺷﺸﻢ ﻫﻤـــــــﺮﻫﯽ...
-
دوست من!
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:43
دوست من! همیشه رو به نور بایست،اگر میخواهی تصویرت در زندگی سیاه نیفتد... همیشه خودت را نقد کن،اگر میخواهی کسی تو را به نسیه نفروشد... و سعی کن استاد تغییر باشی،نه قربانی تقدیر... در زندگیت به کسی اعتماد کن که بهش ایمان داری،نه احساس... و هرگز بخاطر مردم تغییر نکن! این جماعت هر روز تورا جور دیگر میخواهند... مردم شهری...
-
ﺗﻮ ﻏﻠﻂ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺩﻝ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺒﺮﯼ ،
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:37
ﺗﻮ ﻏﻠﻂ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺩﻝ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺒﺮﯼ ، ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺁﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﻏﺮﻕ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﺑﺒﺮﯼ ، ﻣﺮﺩﻩ ﺷﻮﺭ ﻣﻦ ِ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ، ﮔﻮﺭ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺩﻟﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻏﻮﺍ ﺑﺒﺮﯼ ، ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺍﺩ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﮐﻪ ﮐﻨﯽ ﻣﺠﻨﻮﻧﻢ ؟ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺣﻘﯽ مثلا ﺷﻬﺮﺕ ﻟﯿﻼ ﺑﺒﺮﯼ ؟ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍصلا ﭼﻪ ﮐﻪ ﻣﻬﺘﺎﺑﯽ ﻭ ﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺑﻠﻨﺪ ؟ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﺮﺍ ﺗﺎ ﺷﺐ ﯾﻠﺪﺍ ﺑﺒﺮﯼ ؟ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﺗﻮﯼ ﺳﺮﻡ ﭘﯿﮏ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺎﺩﺕ ! ﺁﻩ ﺍﺯ...
-
روزی مردی داخل چاله ای افتاد و بسیار دردش آمد ...
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:35
روزی مردی داخل چاله ای افتاد و بسیار دردش آمد ... یک روحانی او را دید و گفت :حتما گناهی انجام داده ای! یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت! یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد! یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند!!! یک پزشک برای او دو قرص...
-
روی هر جمله 1 دقیقه فکر کن ؛
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:35
روی هر جمله 1 دقیقه فکر کن ؛ 1.دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از ان استفاده کنی بلکه فرمان است که مسیر را به راه درست هدایت می کند. 2.می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده. 3.دوستی مثل یک کتابه. چند...
-
زن زیبـاســت ...
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:34
خاطره ای از استاد دکتر شفیعی کدکنی در دانشگاه تهران که می گفت: زن زیبـاســت ... چه آن زمان که از فرط خستگی چهره اش در هم است... چه آن زمان که خود را می آراید از پس همه خستگیهایش.. چه آن زمان که فریاد می زند بر سرت ... و تو فقط حرکت زیبای لبهایش را مبینی... چه آن زمان که کودکی جانش را به لبانش رسانده و دست بر پیشانی...
-
گاهی چه اصراربیهوده ایست....
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:32
گاهی چه اصراربیهوده ایست.... اثبات دوست داشتنمان به آدم ها معرفت های بی جایمان مهربانی کردن های الکیمان.... وتلاش های بی مورد برای حفظ رابطه هایمان!... وقتی برای آدمهای امروزی خوبی وبدی یکی است.....
-
در ﺷﻬﺮ ﻫﯽ ﻗﺪم زد و ﻋﺎﺑﺮ زﯾﺎد ﺷﺪ
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:31
در ﺷﻬﺮ ﻫﯽ ﻗﺪم زد و ﻋﺎﺑﺮ زﯾﺎد ﺷﺪ ﺗﺮس از رﻗﯿﺐ ﺑﻮد ، ﮐﻪ آﺧﺮ زﯾﺎد ﺷﺪ اﯾﻦ ﻗﺪرﻫﺎم ﻧﺼﻒ ﺟﻬﺎن ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻧﺪاﺷﺖ ﺑﺎ ﮐﻮچ او ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﻣﻬﺎﺟﺮ زﯾﺎد ﺷﺪ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺎد روﺳﺮی اش را ﮐﻨﺎر زد از آن ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺷﺎﻋﺮ زﯾﺎد ﺷﺪ ﻫﯽ در ﻟﺒﺎس ﮐﻬﻨﻪ اداﻫﺎی ﺗﺎزه رﯾﺨﺖ ﻫﯽ ﮐﺎر ﺷﺎﻋﺮان ﻣﻌﺎﺻﺮ زﯾﺎد ﺷﺪ از ﺑﺲ ﮐﻪ ﺧﻮب ﭼﻬﺮه و ﻋﺎﻟﻢ ﭘﺴﻨﺪ ﺑﻮد ﺑﯿﻦ زﻧﺎن ﺷﻬﺮ ﺳَﺮ و ﺳِﺮ زﯾﺎد ﺷﺪ...
-
بدون مقصد، پایانهها شبیه همند
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:30
بدون مقصد، پایانهها شبیه همند همین که دور شوی، خانهها شبیه همند کسی شبیه تو حرف مرا نمیفهمد مسلم است که بیگانهها شبیه همند من و تو از غم دوری، شبیه هم شدهایم که بعد زلزله، ویرانهها شبیه همند به پای سوختنم اشک از چه میریزی؟ به چشم شمع، که پروانهها شبیه همند مرا شراب نگاه تو مست کرده فقط که گفته است که پیمانهها...
-
شب چه زیبا میشود وقتی که مهتابش تویی
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:23
شب چه زیبا میشود وقتی که مهتابش تویی تا مونالیــــــــــــزاترین لبخند ِ در قابش تویی عشـــــق از چشــــمان ِ تو باید نگهداری کند سرمه کوب ِ نسـخه ی ِ خطی ِ نایابش تویی مثل ِ قرص ِ مــــاه در لیوان ِ آب ِ آســــــــمان شب که آرام است یعنی قرص ِ اعصابش تویی نم نم ِ سنتور ِ باران کوک با چشمان ِ توست پلک برهم میزند هر نت...
-
دل
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:23
گفتمش: دل میخری؟! پرسید چند؟! گفتمش: دل مال تو، تنها بخند. خنده کردو دل ز دستانم ربود تا به خود باز آمدم او رفته بود دل ز دستش رویخاک افتاده بود جای پایش روی دل جا مانده بود
-
رهبر ارکستر
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:22
تا حالا به رهبر ارکستر دقت کردی؟ پشتش رو به همه می کنه و با تمام وجودش کارشو انجام میده ؛ یه وقتایی تو زندگی باید پشتتو به همه کنی و با تمام وجودت، کاری که درسته رو انجام بدی... مطمئن باش که آخرش، همه به احترامت بلند می شن و تشویقت می کنن .
-
زندگی
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:21
زندگی گاه به کام است و بس است زندگی گاه به نام است و کم است زندگی گاه به دام است و غم است چه به کام و چه به نام و چه به دام، زندگی معرکه همت ماست، زندگی میگذرد زندگی گاه به نان است و کفایت بکند زندگی گاه به جان است و جفایت بکند زندگی گاه به آن است و رهایت بکند چه به نان و چه به جان و چه به آن، زندگی صحنه بی تابی ماست،...
-
ﺁﯾﻨﻪ
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:20
ﺁﯾﻨﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ :ﭘــﯿــﺮ ﺷﺪﯼ . . . ﻣــﻮﻫﺎﯼ ﻣﺸﮑﯽ ﺍﺕ ﺳﭙـﯿـﺪ ﺷﺪ ﻋﯿﺒﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺁﯾﻨﻪ ﻣﻮﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺟــﻮﺍﻥ ﻣﯿﺸﻮﻡ ﺩﻟﻢ ﺑﺎ ﺑـﻐـﺾ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺭﻧﮓ ﮐﻨﯽ؟ . . . ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ ﺩﻟـــﮑــﻢ،ﮐﺪﺍﻡ ﺗــﮑــﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﮐﻨﻢ
-
ﺭﺍﺯﺩﺍﺭﯼ ﮐﻦ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮔﻠﻪ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﻣﮑﻦ
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:19
ﺭﺍﺯﺩﺍﺭﯼ ﮐﻦ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮔﻠﻪ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﻣﮑﻦ ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﻣﺸﻮ، ﺑﺎﺭِ ﺳﻔﺮ ﺟﻤﻊ ﻣﮑﻦ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻮ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺍ ﺯﺟﺮ ﺩﻫﻨﺪ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﺎﯾﻪ ﯼ ﺩﻟﮕﺮﻣﯽ ﻫﺮ ﺟﻤﻊ ﻣﮑﻦ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﻧﮑﺮﺩﻡ، ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺝ ﻣﺪﻩ ﺁﺑﺮﻭﯾﯽ ﻫﻢ ﺍﮔﺮ ﻫﺴﺖ ﺑﺨﺮ، ﺟﻤﻊ ﻣﮑﻦ ﺗﺮﺳﻢ ﺁﺳﯿﺐ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺑﺪﻧﺖ، ﺩﻭﺭِ ﺧﻮﺩﺕ ... ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻫﺮﺯﻩ ﯼ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻧﻈﺮ ﺟﻤﻊ ﻣﮑﻦ! " ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺷﺎﺧﻪ ﯼ ﺗﻮ، ﺳﻬﻢ ﻋﻘﺎﺑﯽ ﭼﻮ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ... ﺭﻭﯼ...
-
ﺗﻮﺍﺿﻊ
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:17
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺩﺭﮐﺸﺎﻥ ﺑﺴﻨﺞ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﺪﺭﮐﺸﺎﻥ؛ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﻣﺪﺭﮎ ﺗﺎ ﺩﺭﮎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ . ﻣﺪﺭﮐﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﮎ ﺑﺎﻻﺗﺮﯼ ﺑﻪ ﺍﺭﻣﻐﺎﻥ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩ ، ﮐﺎﻏﺬ ﭘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ . ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﯼ ﺩﺭﮎ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ
-
ﺭﻭﺯﺍﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:17
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ﻫﺴﺖ،ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘﻪ ... ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﻣﯿﮕﯿﻢ : ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ...ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ !!... ﻭﻟﯽ ﺣﻮﺍﺳﻤﻮﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﯼ ﺑﺪﯼ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺣﺘﯽ !!... ﺧﺪﺍﯾﺎﺍﺍﺍﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺭﻭﺯﺍﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ .... ﺷﮑــــــــــــــــﺮﺕ!
-
آنها
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:16
سلام به "آنها" که همیشه دم دست هستند... آدم هایی که عجله ندارند. "آنها" که «گوش» هستند. "آنها" که هوای گفتگو دارند. "آنها" که کلمه به کلمه با تو هستند. "آنها" که وقتی تلفنی باهاشان حرف می زنی مرتب نمی گویند:«باشه باشه»،که یعنی خداحافظی. "آنها" که بلند می...
-
آرامش
چهارشنبه 30 مهرماه سال 1393 20:11
آرامش نه عاشق بودن است نه گرفتن دستی که محرمت نیست نه حرف های عاشقانه و نه قربان صدقه های چند ثانیه ای... آرامش حضور خداست وقتی در اوج نبودن ها نابودت نمیکند... وقتی ناگفته هایت را بی آنکه بگویی میفهمد وقتی نیاز نیست برای بودنش التماس کنی غرورت را تا مرز نابودی پیش ببری ، وقتی مطمئن باشی با او هرگز تنها نخواهی بود ......