یا کریم الصفح


در جوشن کبیر یه عبارت هست به اسم ( یا کریم الصفح) معناش زیباست

  یه وقتی یه کسی تو رو می بخشه اما یادش نمیره که فلان خطا رو کردی و همیشه یه جوری نگات می کنه که تو می فهمی هنوز یادش نرفته یه جورایی انگار که سابقه بدت رو مدام به یادت میاره. ولی یه وقتی یه کسی تو رو می بخشه و یک طوری فراموش می کنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی. اصلا هم به روت نمیاره. به این نوع بخشش میگن صَفح.
تفاوت هست بین عفو ، صفح و غفران.
خداجون چقدر مهربونى...
امروز رو از ته دل بگیم:
یا کریم الصفح

زن


ﺯﻥ :
ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﯾﺶ .. !
ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻫﺎﯾﺶ .. !
ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﭘﻨﺎﻩ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻫﺎﯾﺶ .. !
ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﻫﺎﯾﺶ .. !
ﮔﺮﻣﺎﯼ ﻧﮕﺎﻫﺶ .. !
ﺣﻠﻘﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ .. !
ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﻫﺎﯾﺶ .. !
ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺖ ، ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻫﺎﯾﺶ .. !
ﺍﺯ ﺳﺮ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ .. !
ﺯﻥ ﺗﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺸﻮﺩ .. !
ﻧﻤﯿﺒﻮﺳﺪ ، نمیخندد ﻭ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ
ﻧﻤﯿﺪﻫﺪ .. !
ﺍﮔﺮ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺯﺍﻭﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﺖ ,
ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ,
ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﯼ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ,
ﺍﮔﺮ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﻫﺎﯾﺖ ,
ﺑﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ .. !
ﺑﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﺭﺍﺑﻄﺘﺘﺎﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﺪ .. !
ﺍﺯ ﺩﻭﺍﻣﺶ .. !
ﻭ ﺍﺯ ﻋﺎﻗﺒﺘﺶ .. !
ﺑﺪﺍﻥ ﺩﻟﺶ ﻗﺮﺹ ﻧﯿﺴﺖ .. !
ﺑﺪﺍﻥ ﯾﮏ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﻨﺘﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ .. !
ﺑﺪﺍﻥ ﯾﮏ ﺣﺮﻓﯽ ﺳﺮ ﺩﻟﺶ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ .. !
ﺑﺪﺍﻥ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ .. !
ﺑﮕﺰﺍﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﻮﺩ .. !
ﺑﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﺶ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﮐﻦ : .. !
" ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ " ... !!!

خیاط


(جورج برنارد شاو)

فقط یک نفر را میشناسم
که معقول و سنجیده رفتار می کند،
اوخیاط من است.!! !! !!!
زیراهر بار که مرا می بیند
از نو اندازه گیری میکند.!! !! !!!
بقیه به معیارها و عقاید کهنه خود درباره من پایبند هستند !! !! !!!
و انتظار دارند که من خود را با آنها هماهنگ کنم


کودکی


*می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود
* عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
*بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود
*بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند
*تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
*تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
*و معنای خداحافـظ، تا فردا بود

شکر


"خدا رو شکر میکنم"
 
برای همسرم
که میگه امشب شام سوسیس داریم، چون امشب خونه پیش منه و نه بیرون با دوستاش
 
برای شوهرم
که مثل یه گونی سیب زمینی افتاده روی مبل، چون خونه پیش منه و نه بیرون با زنهای دیگر نیست
 
برای فرزندم
که از شستن ظرفها شکایت دارد و این یعنی خونه مونده و تو خیابون ول نیست.
 
برای شلوغی و کثیفی خانه بعد از مهمانی
چون یعنی دوستانی دارم که پیشم میان.
 
برای لباسهایی که کمی برام تنگ شدن
چون یعنی غذا برای خوردن دارم.
 
برای سایه ای که شاهد کار منه
چون یعنی خورشید تو زندگیم میتابه.
 
برای پنجره هایی که باید تمیز بشه
چون یعنی خانه ای برای زنگی کردن دارم.
 
برای جای پارکی که در انتهای پارکینگ پیدا میکنم
چون یعنی قادر به راه رفتن هستم و وسیله نقلیه دارم.
 
برای هزینه بالا برای گرمایش
چون یعنی خانه گرمی دارم.
 
 
برای کوه لباسهایی که باید شسته و اتو بشوند
چون یعنی رختی برای پوشیدن دارم.
 
برای کوفتگی و خستگی عضلاتم آخر روز
چون یعنی قادر بودم که سخت کار کنم.
 
برای زنگ ساعتی که صبح مرا از خواب بیدار میکند
چون یعنی هنوز زنده هستم.
  خوب زندگی کنید!زیاد بخندید!

بخند


ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﯾﮏ ﻧﯿﺎﯾﺶ ﺍﺳﺖ
ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﺨﻨﺪﯼ، ﺁﻣﻮﺧﺘﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﯿﺎﯾﺶ ﮐﻨﯽ.
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺳﻠﻮﻝ ﺑﺪﻥ ﺗﻮ ﺑﺨﻨﺪﺩ، ﻫﺮ ﺑﺎﻓﺖ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺍﺯ ﺷﺎﺩﯼ ﺑﻠﺮﺯﺩ،
ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﻋﻈﯿﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﯾﺎﺑﯽ !
ﮐﺴﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺨﻨﺪﺩ،
ﮐﻪ ﻃﻨﺰ ﺁﻣﯿﺰﯼ ﻭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ .
ﮐﻮﺗﺎﻩﺗﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺳﺖ !
ﺷﺎﺩﯼ ﺍﮔﺮ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﻮﺩ، ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ!
ﻏﻢ ﺍﮔﺮ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﻮﺩ، ﻧﺼﻒ ﻣﯽﺷﻮﺩ !
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺨﻨﺪﯾﻢ ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﺨﻨﺪﯾﻢ !
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﻪ ! ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎﯼ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺷﺒﯿﻪﺗﺮﻧﺪ !
ﮐﻤﯽ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﮔﻮﺵ ﮐﻦ، ﺑﺮﻗﺺ، ﺑﺨﻨﺪ حتى به زور، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﻨﺸﯿﻦ ﻭ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮐﻦ
ﺁﺛﺎﺭ ﺷﮕﺮﻑ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺮﮐﺎﺕ ﺑﻪ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﺍﺟﺒﺎﺭﯼ ﺭﺍ !
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻦ! ﻫﻤﯿﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺭﺍ، ﺍﮔﺮ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﯽ ﯾﺎ ﺑﺨﻨﺪﯼ ! ﻣﯽﮔﺬﺭﺩ،
ﺑﻬﺸﺖ ﯾﻌﻨﯽ، ﺷﺎﺩﯼ، ﺧﻨﺪﻩ، ﺳﺮﻭﺭ ﻭ ﺷﻌﻒ !

لبخند


اگر با شخصی که دوستش داری روبرو شدی ،
 لبخند بزن تا عشقت را احساس کند ...

اگر با دشمنت روبرو شدی ،
 لبخند بزن تا قدرتت را احساس کند ...


 اگر با شخصی که زمانی ترکت کرده بود ،روبرو شدی ،
 لبخند بزن تا احساس پشیمانی کند ...

اگر با غریبه ای روبرو شدی ،
 لبخند بزن تا با لبخند پاسخت را دهد ... !