؟


 
بى خیال نداشته هایت...
غصه هایت...
بى خیال هرچه که خیالت را ناآرام مى کند..
 بگو ببینم....
امروز نفس کشیده اى؟!
پس خوش به حالت
عمیق نفس بکش..
 "عشق" را...
"زندگى" را...
"بودن" را...
بچش...
ببین...
و لمس کن...

هرچه شکفتم تو ندیدی مرا


هرچه شکفتم تو ندیدی مرا
رفتی و افسوس نچیدی مرا
ماندم و پژمرده شدم ریختم
تا که بدامان تو آویختم
دامن خود را متکان ای عزیز
این منم ای دوست به خاکم نریز
وای مرا ساده سپردی به باد
حیف که نشناخته بردی ز یاد
همسفر بادم از آن پس مدام
می گذرم بی خبر از بام و شام
می رسم اما به تو روزی دگر
پنجره را باز گذاری اگر

هر چه باداباد


مثل کبریت کشیدن در باد،دیدنت دشوار است من به معجزه عشق ایمان دارم، میکشم آخرین دانه کبریتم را در باد،هر چه باداباد

؟


تنهایی ام را با کسی قسمت نخواهم کرد

یک بار قسمت کردم ، چندین برابر شد . . .

خدا


هـرروزکه ازخواب بــیدارمیشوم...

می بینم هــنوز امروز است؛

وفردانیامده است...

فـردا واژه ای بیش نیست...

هرچه که هست امروز است...

امروزت قشنگ...
امروزت عاشقانه...
امروزت شاد...
امروزت پرازنگاه خدا... (heart)

آدم برفی


آدم برفی هم که باشی،

دلت میخواهد یک نفر باشد تا گرمت کند،

آرامت کند،

مهم نیست آب شدن،

نیست شدن،

مهم آرامش است حتی برای چند لحظه

!!!!


در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم  شرم خندیدن، به مضحکه هم میهنان مان را بر خود نپسندیم.  کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز... با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.                                               رخشان بنی اعتماد

؟؟؟


حتما بخونید

گاهی باید فرو ریخته شوی برای ” بنای جدید”
.
.
.
.
بعضی ها آنقدر فقیر هستند که تنها چیزی که دارند پول است
.
.
همیشه خودت باش… دیگران به اندازه کافی هستند…
.
.
.
.
روی بالشی که از مرگ پرنده ها پر است نمی توان خواب پرواز دید…
.
.
.
.
انسانهای خوب همانند گلهای قالیند، نه انتظار باران را دارند و نه دلهره ی چیده شدن، دائمی اند!
.
.
.
.
بعضی آدما نقش صفر رو بازی میکنن تو زندگی، اگه ضرب بشن تو زندگیت همه چیزت رو از بین میبرن!
.
.
.
.
ﭘﻮﻝ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺪ ﻣﺎﺳﺖ…
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﭘﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ…
.
.
.
.
طلا باش تا اگه روزگار آبت کرد...روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود…
سنگ نباش...تا اگر زمانه خردت کرد، تیپا خورده هر بی سر و پایی بشوی!
.
.
.
.
ای کاش یاد بگیریم واسه خالی کردن خودمون....کسی رو لبریز نکنیم.

؟؟


چیزهای زیادی در دستانم نگه داشتم که همه را از دست دادم، ولی هرچه را بخدا سپردم هنوز دارم; شادمانی ات را بخدا میسپارم.

ثروتمند زندگی کنیم به جای آنکه ثروتمند بمیریم…


با پدرم رفتم سیرک توی صف خرید بلیط یه زن وشوهر با چهاربچشون جلوی ما بودند
که با هیجان زیادی در مورد شعبده بازی هایی که قرار بود ببینند، صحبت می کردند…
وقتی به باجه بلیط فروشی رسیدند، متصدی باجه، قیمت بلیط ها رابهشون اعلام کرد . ناگهان رنگ صورت مرد تغییر کرد و نگاهی به همسرش انداخت معلوم بود که مرد پول کافی نداشت. و نمیدانست چه بکند و به بچه هایی که با آن علاقه پشت او ایستاده بودند چه بگوید . ناگهان پدرم دست در جیبش برد و  یک اسکناس صددلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت. سپس خم شد و پول را از زمین برداشت، به شانه مرد زد و گفت: ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد! مرد که متوجه موضوع شده بود، همان طور که بهت زده به پدرم نگاه میکرد گفت: متشکرم آقا.
مرد شریفی بود ولی درآن لحظه برای اینکه پیش بچه ها شرمنده نشود، کمک پدرم را قبول کرد…
بعد از این که بچه ها به همراه پدر و مادشان داخل سیرک شدند، من و پدرم آهسته از صف خارج شدیم و به طرف خانه برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری افتخار کردم
 آن زیباترین سیرکی بود که به عمرم نرفته بودم .
ثروتمند زندگی کنیم به جای آنکه ثروتمند بمیریم…