تنهایی

تنهاییم را به گردن هیچکس نمی اندازم,

گردن هیچکس تاب این همه سنگینی را ندارد...

اشک

ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﻣﻌﻠﻮﻡ
ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺍﺷﮑﯽ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﯾﮏ ﺳﮑﻮﺕ
ﮔﻮﺷﻪ ﯼ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﻤﯿﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ .
 

اشک

ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﻣﻌﻠﻮﻡ
ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺍﺷﮑﯽ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﯾﮏ ﺳﮑﻮﺕ
ﮔﻮﺷﻪ ﯼ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﻤﯿﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ .
 

عفو

اگر میخواهی دقیقه ای خوشحال باشی، انتقام بگیر ولی اگر خواهان خوشحالی همیشگی هستی، عفو کن.(لاکودار)

تنهایی

   من تو را دوست دارم و تو دیگری را و دیگری دیگری را... و در این میان همه تنهاییم....

دوستی

پیری میگفت: اگه میخوای جوان بمونی درد دلت وبه کسی بگوکه دوستش داری ودوستت داره.گفتم پس چرا توپیرشدی؟ خندید وگفت دوستش داشتم،دوستم نداشت.

باز باران

باز باران با ترانه٬

میخورد بر بام خانه»

خانه ام کو؟ خانه ات کو؟
...
...

آن دل دیوانه ات کو؟

روزهای کودکی کو؟

فصل خوب سادگی کو؟

یادت آید روز باران
گردش یک روز دیرین؟

پس چه شد دیگر کجا رفت؟

خاطرات خوب و رنگین

در پس آن کوی بن بست

آرزو هست؟٬در دل تو
کودک خوشحال دیروز

غرق در غمهای امروز

یاد باران رفته از یاد

آرزوها رفته بر باد 
 
 باز باران
میخورد بر بام خانه
بی بهانه٬بی ترانه

شایدم گم کرده خانه

احترام

مصــرف بیـش از حـد "احــترام" باعـثِ اختـلالات روانـى طـرفِ مقـابــل و اختـلالات عصبــى شــما میـگـردد.. لطفا در میزان مصرف دقت کنید.

عاطفه

مترسک را دار زدند ،
به جرم دوستی با پرنده ..
که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای فروخته باشد ;
راست می گفتی که اینجا " قحطی عاطفه " است ...!!!

عمر

کی گفته زمان طلاست؟
من مزه مزه اش کردم... زمان عین الکله...
ثانیه ثانیه میسوزونه میره تو عمق وجودت... مست مست که شدی,

چشاتو باز میکنی میبینی عمرت گذشته

و تو موندی و خماری از دست رفتن یک عمر