به ما دروغ می گفتند ...
دردها را بزرگ که شوید فراموش می کنید ...
درستش این است ...
زندگی آنقدر درد دارد ،
که از درد نو ، درد کهنه فراموش می شود ... !
گاهی ...
روحم میخواهد برود یک گوشه بنشیند
پشتش را کند به دنیا ...
پاهایش را بغل کند و بلند بلند بگوید:
من ، دیگر بازی نمیکنم ... !
اگه تمام مردم به انسانیت اعتقاد داشتند
جهان بهشت میشد
باران که میبارد همه پرندها به دنبال سر پناهند اماعقاب برای اجتناب از خیس شدن بالاتراز ابرهاپرواز میکند این دیدگاه است که تفاوت را خلق میکند...
به انتهای بودنم رسیده ام....
اما....
اشک نمی ریزم....
پنهان شده ام پشت لبخندی که درد میکند.
زندگی جریان دارد
حتی در جوهر خودکارم
که تنها بلد است
نام تو را بنویسد
عبد الرحیم سعیدی راد
خدای خوب من
زندگی به سختی اش می ارزد
اگر تو در انتهای هر قصه ایستاده باشی......
* ارزش یک خواهر را، از کسی بپرس که آن را ندارد.
* ارزش ده سال را، از زوج هائی بپرس که تازه از هم جدا شده اند.
* ارزش چهار سال را، از یک فارغ التحصیل دانشگاه بپرس.
* ارزش یک سال را، از دانش آموزی بپرس که در امتحان نهائی مردود شده است.
* ارزش یک ماه را، از مادری بپرس که کودک نارس به دنیا آورده است.
* ارزش یک هفته را، از ویراستار یک مجله هفتگی بپرس.
* ارزش یک دقیقه را، از کسی بپرس که به قطار، اتوبوس یا هواپیما نرسیده است.
* ارزش یک ثانیه را، از کسی بپرس که از حادثه ای جان سالم به در برده است.
* ارزش یک میلی ثانیه را، از کسی بپرس که در مسابقات المپیک، مدال نقره برده است