این روزها هیچ حالم خوب نیست
کتابها که روزی بهترین دوستانم بودند
هم ملال آور شده اند
هر صفحه از آن مرا یاد کسانی می اندازند
کسانی که برای آزادی و آزادگی درس می دادند
... برای آزادی در حصر و زندان روزگار می گذارند
برای آزادی به تبعیدی خو خواسته تن دادند
هر گوشه خانه یادآور
برادری که رنج غربت را
به زجر نشستن و سکوت ترجیح داد
تنهایی و دلتنگی را به
عبور از کوچه های یخ بسته و ساکن پیشرفت ترجیح داد
کتابها،دانشمندان و هر دانشی یادآور استادیست
که خانه گرمش را به جرم دفاع از آسیب دیدگان این اجتماع،این وطن از او گرفتند
و سلولی انفرادی بابیماریهای فراوان بدون هیچ پزشکی به او دادند
و من اینجا مانده ام . . .
با سکوت در این کوچه های یخ زده گام بر می دارم
هر گوشه زندگی ام،اداره و حتی اتوبوس های شلوغ برایم به سلول انفرادی ای بدل شدست که تنها یاد آنها چون ساعات ملاقات برایم شیرین است.
نازنین ضرغام