تو همان دختر جالیزی نه؟
مثل من عاشق پاییزی نه؟
مثل من، مثل خود من تنها
خارق العاده غم انگیزی نه؟
از تب آینهها سرشارم
تو هم از آینه لبریزی نه؟
به گمانم که شبی جا ماندهست
پشت لبخند شما چیزی، نه؟
حرف خاموش مرا میفهمی
خودمانیم تو هم تیزی. نه؟
میروم ـ پشت سر من ـ بانو!
روشناییست که میریزی نه؟